بسم رب الشهداء و الصدیقین
مادر عزیزم فریاد بزن و بگو که من برای اسلام جان فدا کردم. هیچ نمی خواستم جز شهادت در راه خودش. بگو مرگم را خودم با چشم باز انتخاب کردم به کوردلان دنیاپرست بگو که پسرم همه لذات آتی دنیا را گذاشت و با معشوقش معامله کرد. سردار پاسدار شهید صفائی
سنگ مزار شهید حسین صفائی می توانید در اینجا ببینید
برادر محمد تقی رادمان برای این شهید عزیز نوشت:
این روزها خیلی دلم پر است از اشبه الرجالها ، اونهایی که روی خون این شهدا دپارتمانهای نفس و دنیایی می سازند.
مگر می شود دید ؛
اینها مرگشان را با چشم باز انتخاب کردند و تمام لذات آتی دنیا را گذاشتند و رفتند…
و آنها با نماز اول وقت ، چفیه و تسبیح و یقه های سفید روی نفوذی ها و جاسوس ها را در لگد زدن به ارزشهای این شهدا و امامشان سفید کنند .
کاش زمین دهن باز کند و مرا را ببلعد چون دیگر روی زیارت این شهدا را هم ندارم .
شما رفتید و ما ماندیم با روزهای تلخ و پر از عذاب خودخواسته و خودکرده هایمان . خودمان به نفاق و فساد و بی عفتی و غرب پرستی رای دادیم و حالا هم باید سوخت و ساخت تا روزی که تمام داشته هایمان را بدهیم ، اگر بیدار نشویم .
و باز ما و جمله ی تکراری؛
شهدا شرمنده ایم