فرازی از وصیت نامه شهید سید حسام الدین هاشمی

خدایا، مرا بپذیر و مرا از یاران حضرت مهدی (عج) قرار ده. می‌دانم که کارهای گذشته‌ام، نتوانست آن‌گونه که باید، رضایت خدا را جلب کند. اما اکنون با تمام وجود، از جمهوری اسلامی دفاع می‌کنم و از مردم می‌خواهم که همواره پشتیبان آن باشند.

به نام خدا
وصیت‌نامه‌ی اینجانب، سید حسام‌الدین هاشمی:

این دفتر را به دست می‌گیرم و قلم را در دست می‌فشارم تا چند جمله‌ای به‌عنوان وصیت‌نامه بنویسم. امیدوارم خدای بزرگ مرا در این راه یاری فرماید و در شمار دوستان خود قرار دهد.

خدای بزرگ انسان را آفرید تا او را عبادت کند و در راه حق و حقیقت گام بردارد. ما باید با شناخت امام زمان خود، راه را از بی‌راه تشخیص دهیم و در برابر دشمنان اسلام ایستادگی کنیم.

امام خمینی، رهبر انقلاب اسلامی ایران، با هدایت‌های الهی خود ما را از خواب غفلت بیدار کرد و راه حق را به ما نشان داد. او همچون نوری در ظلمت، راه را برایمان روشن کرد.

من هم با آگاهی از این مسیر و با عشق به اسلام، به جبهه آمدم تا در کنار رزمندگان اسلام، از دین و کشورم دفاع کنم. اگر چه گناهکارم، اما امید دارم خداوند به خاطر این گام، از تقصیراتم بگذرد.

اگر در این راه شهید شدم، خوشحالم که به آرزوی دیرینه‌ام رسیدم. شهادت در راه خدا افتخار بزرگی است و باعث نزدیکی به او می‌شود.

از مادر عزیزم می‌خواهم که مرا ببخشند و از همه دوستان و آشنایان حلالیت می‌طلبم. امیدوارم راه امام و شهدا را ادامه دهند و هیچ‌گاه از یاد خدا و راه حق غافل نشوند. شهادت، هدفی است والا؛ راهی برای رسیدن به آزادی انسان‌ها در این دنیای پر از ظلم و غوغا.
من در زندگی‌ام آن‌گونه که باید و شاید عمل نکردم، اما اکنون که میان این‌همه درگیری و جنگ و خون، نوشته‌ای از خود بر جای می‌گذارم، هدفی جز رضای خدا ندارم.

همیشه با خود فکر می‌کردم چرا باید در سختی‌ها باشیم و چرا باید از جان و مال خود بگذریم؟ اما با گذشت زمان و شناخت حقایق، به این باور رسیدم که باید با عقل و بصیرت، راه حق را از باطل جدا کرد.

من به دلیل بی‌عدالتی‌هایی که در جهان وجود دارد، به جبهه آمده‌ام. نمی‌توانم ببینم که دشمنان اسلام، بی‌رحمانه به سرزمین ما هجوم می‌آورند و ما ساکت بمانیم.

مردم ما باید به امام و راه شهدا ایمان داشته باشند. دشمن می‌خواهد میان ما تفرقه بیندازد، اما انقلاب اسلامی ایران باید تا ظهور امام زمان (عج) ادامه یابد.

اگر چه من گناهکارم و در زندگی خطاهایی داشته‌ام، اما امید دارم خداوند به خاطر این قدم، از گناهانم بگذرد. من با عشق به امام حسین (ع) و شهدای کربلا به جبهه آمدم تا شاید در مسیر آن‌ها قرار گیرم.

در پایان، از همه حلالیت می‌طلبم. اگر شهید شدم، بدانید که از سر آگاهی و ایمان این راه را برگزیدم و خدا را شاکرم که فرصت حضور در جبهه را یافتم.

خدایا، مرا بپذیر و مرا از یاران حضرت مهدی (عج) قرار ده. می‌دانم که کارهای گذشته‌ام، نتوانست آن‌گونه که باید، رضایت خدا را جلب کند. اما اکنون با تمام وجود، از جمهوری اسلامی دفاع می‌کنم و از مردم می‌خواهم که همواره پشتیبان آن باشند.
پشتیبانی از ولایت فقیه، یعنی پشتیبانی از اسلام و راه پیامبران و امامان معصوم (ع). ای مردم ایران! شما باید با تمام توان، از خون شهیدان پاسداری کنید و اجازه ندهید دشمنان با نفاق‌افکنی، میان شما تفرقه بیندازند.

از خانواده‌ام می‌خواهم که در نبود من، صبر و بردباری داشته باشند و همچون زینب کبری (س) در برابر مصیبت‌ها استوار بمانند.
از مادرم وبرادرانم می‌خواهم مرا ببخشند، و اگر در زندگی با رفتار یا گفتارم دلشان را آزرده‌ام، از آن‌ها طلب بخشش دارم. همچنین از معلمانم، دوستانم، و هر کسی که با او برخوردی داشته‌ام، حلالیت می‌طلبم.

من برای رضای خدا، برای دفاع از دین، و برای حفظ خاک کشورم به جبهه آمده‌ام.
اگر در این راه شهید شدم، هیچ ناراحت نباشید؛ زیرا راهی را انتخاب کرده‌ام که با اطمینان و شناخت به سوی آن رفتم.
راه من، راه امام حسین (ع) است. من با عشق به امام، به این مسیر قدم گذاشتم و افتخار می‌کنم که در رکاب رهروان عاشورا جان می‌دهم.

مادر عزیزم! اگر خبر شهادتم به شما رسید، لباس سیاه نپوشید، بلکه لباس افتخار بپوشید؛ زیرا فرزندتان در راه خدا و اسلام فدا شد.
در پایان از شما می‌خواهم که دعاگوی امام عزیز و رهبر انقلاب باشید و همواره از او پشتیبانی کنید. ای منافقان! بدانید که با دوری از حقیقت، هیچ‌گاه به جایی نخواهید رسید.
شما کور دلانی هستید که نه حق را می‌بینید و نه می‌خواهید معجزه‌های الهی را باور کنید.
اگر چشم بصیرت داشتید، امروز این‌گونه در برابر اسلام نمی‌ایستادید.

ما برای رضای خدا و حفظ اسلام قیام کردیم و تا پای جان ایستاده‌ایم.
از مردم عزیز می‌خواهم که با صبر و پایداری، راه شهدا را ادامه دهند و خانواده‌هایمان را تنها نگذارند.

اگر روزی خبر شهادتم به شما رسید، لباس سیاه نپوشید و غم به دل راه ندهید؛ بلکه به خود ببالید که فرزندتان در راه خدا و برای امام زمان (عج) و نائب برحقش امام عزیز، به شهادت رسیده است.

مادر عزیزم! اگر خطایی از من دیده‌اید، حلالم کنید و از خداوند برایم طلب بخشش نمایید.
از همه شما می‌خواهم که راه امام را تنها نگذارید.

خداحافظ
شهید سید حسام الدین هاشمی

 

در facebook به اشتراک بگذارید
در twitter به اشتراک بگذارید
در telegram به اشتراک بگذارید
در whatsapp به اشتراک بگذارید
در print به اشتراک بگذارید

لینک کوتاه خبر:

https://vasi-yat.ir/?p=10512

نظر خود را وارد کنید

آدرس ایمیل شما در دسترس عموم قرار نمیگیرد.

  • پربازدیدترین ها
  • داغ ترین ها

پربحث ترین ها

تصویر روز:

پیشنهادی: